با خیانت کردن پدر و مادر چه کنیم و با موضوع خیانت والدین چگونه برخورد کنیم؟

با خیانت کردن پدر و مادر چه کنیم و با موضوع خیانت والدین چگونه برخورد کنیم؟

خیانت پدر و مادر, خیانت کردن والدین

خیانت دیدن برای هر فردی امکان دارد رخ دهد و فرد شاهد خیانت دیگران باشد. یکی از شریط سخت در زندگی افراد موضوع فهمیدن خیانت پدر و یا مادر است که بسیار سخت است. اما چگونه باید با خیانت والدین کنار آمد؟

مشکل خیانت پدر و یا مادر و نحوه برخورد با موضوع خیانت

به گزارش تاپ ناز و به نقل از مردمان؛ کشف اینکه یکی از والدینتان به دیگری کرده است یا می‌کند، کشف وحشتناکی است. این کشف حتی رابطه شما با آنها را هم برایتان زیر سوال می‌برد و ممکن است احساس کنید صمیمیت چندانی با آنها ندارید یا حتی عصبانی شوید. بااینحال آنها هنوز والدین شما هستند و باز هم می‌توانید رابطه‌تان را با آنها حفظ کنید. خیلی مهم است که با روش‌هایی درست احساساتتان را تطبیق دهید، با والدینتان صحبت کنید و مرز تعیین کنید. در آخر شاید بتوانید رابطه‌تان با آنها را ترمیم کنید.

قدم اول: کنار آمدن با احساساتتان

۱. با یک دوست قابل‌اعتماد صحبت کنید. کسی را پیدا کنید که مستقیماً با این جریان در ارتباط نباشد، به همین دلیل بهتر است آن فرد خواهر و برادر یا از اقوامتان نباشد. یک دوست خوب شما را بخاطر احساساتتان قضاوت نخواهد کرد و با اطلاعاتی که به او می‌دهید کمکتان می‌کند وضعیت را ارزیابی کنید.

۲. نزد مشاور بروید. در چنین شرایطی احساسات متفاوتی از خشم تا ناراحتی به سراغ شما خواهد آمد. حرف زدن با یک متخصص روانشناس که در زمینه مشاوره تجربه داشته باشد خیلی خوب است چون ممکن است موضوع را از دیدی به شما نشان دهد که خودتان متوجه آن نبودید. این فرد همچنین والدین شما را هم بخاطر رفتارشان قضاوت نمی‌کند و رویکردی منتقدانه خواهد داشت.

۳. احساساتتان را در دفتری یادداشت کنید. نوشتن راه بسیار خوبی برای کنار آمدن با احساسات و خالی کردن استرس است. قرار نیست نوشته‌هایتان را کسی ببیند یا بخواند چون اینها دغدغه‌های بسیار خصوصی شما هستند. با این روش می‌توانید احساساتتان را ارزیابی کرده و خودتان را برای حرف زدن با والدینتان آماده کنید.

۴. زود نتیجه‌گیری نکنید. شما جای پدر یا مادرتان که کرده است نیستید و این احتمال وجود دارد که از کل ماجرا باخبر نباشید. ازدواج مسئله‌ای بسیار چالش‌انگیز است و هر دو طرف در موفقیت آن سهیم هستند. ممکن است مشکلی وجود داشته باشد که شما چیزی از آن نمی‌دانید. زود نتیجه‌گیری کردن درمورد اتفاقی که افتاده است کمکی به رابطه شما با والدینتان نمی‌کند.

۵. جاسوسی نکنید. ممکن است وسوسه شوید که شواهد و مدارکی علیه پدر یا مادرتان که خیانت می‌کند پیدا کنید ولی این کار هیچ ارتباطی به شما ندارد و وظیفه شما نیست. این ازدواج شما نیست که احساس کنید به شما خیانت شده است. شما فرزند آن خانواده هستید. با این وسوسه مقابله کنید و سعی نکنید موبایل یا ایمیل او را چک کنید.

۶. به خواهر یا برادرتان رسیدگی کنید. اگر خواهر یا برادرهایتان هم از موضوع باخبر هستند، از اوضاع و احوال آنها باخبر شوید. اگر از شما کوچکتر هستند، سعی کنید به آنها برسید. مثلاً او را برای پیاده‌روی بیرون ببرید تا بتوانید خصوصی با هم حرف بزنید. درمورد احساساتشان و کنار آمدن به آن با او صحبت کنید.

* اگر خواهر یا برادرتان چیزی درمورد این خیانت نمی‌داند، خوب فکر کنید که او را در جریان این مسئله قرار دهید یا خیر. البته انجام این کار وظیفه شما نیست و ممکن است موجب ناراحتی او شوید.

قدم دوم: ترمیم رابطه‌ با والدینتان

۱. به خاطر آورید که چه محبت‌هایی در حقتان کرده است. اینکه متوجه شوید یکی از والدینتان در حال خیانت به دیگری است ممکن است اعتبار او را در نظر شما زیر سوال ببرد. احترام شما برای او خدشه‌دار خواهد شد و ممکن است احساس ناراحتی و عصبانیت کنید. ولی به خاطر بیاورید که در تمام این سال‌ها چه محبت‌هایی در حق شما کرده است چون این محبت‌هاست که رابطه شما را با او تعریف می‌کند نه خیانت او.

۲. رابطه‌ جدیدتان با هر کدام از والدینتان را به صورت جداگانه بسازید. در بسیاری از موارد خیانت یکی از والدین باعث از هم پاشیدن خانواده و طلاق والدین می‌شود. ایجاد رابطه با این وضعیت جدید والدینتان به شما کمک خواهد کرد وارد مرحله جدیدی شوید و به هر کدام از آنها به عنوان یک فرد نگاه کنید نه یک گروه یا خانواده.

* به هر دو آنها محبت کرده و از هر دو آنها حمایت کنید. این زمان برای هر دو نفر آنها بسیار سخت و سردرگم‌کننده است و اینکه بدانند شما همچنان دوستشان دارید، کمک می‌کند وضعیت بهتری داشته باشند.

۳. تصمیم بگیرید که با مسئله خیانت چطور رفتار کنید. اگر تصمیم دارید که پیش روید و رابطه‌تان را با والدینتان ترمیم کنید، به این فکر کنید که می‌خواهید چه رویکردی نسبت به این خیانت داشته باشید. ممکن است نخواهید یا نتوانید که او را ببخشید. ولی نباید از آن بعنوان سلاحی برعلیه او استفاده کنید و هربار که با او وارد مشاجره می‌شوید آن را به روی او بیاورید.

* البته هیچ نیازی نیست که روی آن خیانت سرپوش گذاشته شود اما نباید از آن بعنوان نقطه‌ضعف پدر یا مادرتان استفاده کنید.

۴. مشخص کنید که می‌خواهید از این به بعد با کدامیک از والدینتان زندگی کنید. رابطه شما با یکی از آنها نباید روی رابطه‌تان با دیگری تاثیر بگذارد. ممکن است تصور کنند که می‌خواهید جانب‌گیری کنید یا اینکه اگر تصمیم بگیرید رابطه‌تان با آن یکی که خیانت کرده است را ترمیم کنید، دیگری ممکن است تصور کند که می‌خواهید او را ببخشید. با هر کدام از آنها تنها بنشینید و درمورد اینکه می‌خواهید از آن به بعد با کدامیک زندگی کنید، حرف بزنید.

* به آنها نشان دهید که رابطه‌تان با یکی از آنها تاثیری روی رابطه‌تان با دیگری نمی‌گذارد.

۵. زندگی خودتان را پیش ببرید. بااینکه خیانت یکی از والدین ممکن است تهدیدی برای آینده خانواده باشد ولی زندگی خودتان هنوز در جریان است. شما می‌توانید کنترل بعضی مسائل در زندگی را به دست گیرید، مخصوصاً وقتی که احساس می‌کنید کنترلی روی بعضی دیگر از مسائل آن ندارید،

* از هر دو والدینتان راهنمایی بگیرید. آنها می‌توانند به ترمیم رابطه‌تان با آنها کمک کنند.

قدم سوم: تعیین مرز

۱. به والدینتان بگویید که نمی‌توانید مابین آنها قرار گیرید. در ازدواجی که خیانت اتفاق افتاده است، متاسفانه بعضی از والدین ممکن است از بچه‌ها برعلیه طرف‌مقابل خود استفاده کنند. این مسئله مخصوصاً وقتی بچه‌ها کوچکتر هستند و هنوز در خانه والدینشان هستند بیشتر اتفاق می‌افتد.

* به والدینتان توصیه کنید که پیش مشاور بروند. خودتان هم می‌توانید برای آنها گوش شنوا باشید اما نباید به تکیه‌گاه آنها تبدیل شوید.

۲. خودتان را درگیر نکنید و جانب‌گیری هم نکنید. درست کردن اوضاع وظیفه شما نیست. بااینکه چنین اتفاقی مطمئناً روی شما هم تاثیر می‌گذارد ولی تصمیماتی که والدینتان می‌گیرند تصمیمات خودشان است، نه تصمیمات شما.

* کارهای یکی از آنها را به دیگری گزارش ندهید و رازهای آنها را برای همدیگر برملا نکنید. بااینکه ممکن است بعضی اوقات این کار بی‌ضرر به نظر برسد، ولی درواقع سوءاستفاده والدینتان از شماست و ممکن است استرس زیادی برایتان به همراه داشته باشد.

۳. از همدردی با یکی از آنها جداً خودداری کنید. شاید خودداری از این کار بسیار سخت باشد چون ممکن است احساس کنید باید از پدر یا مادرتان که به او خیانت شده محافظت کنید. ولی ازدواج مسئله‌ای بین دو نفر است و آنها داستان به مراتب طولانی‌تر و پیچیده‌تری از آنچه شما در جریان آن هستید با همدیگر دارند. سعی کنید تا می‌توانید هیچ جانب‌گیری نداشته باشید.

قدم چهارم: مواجهه با والدینتان

۱. تصمیم بگیرید که دوست دارید نتیجه کار چه باشد. قبل از مواجهه با والدینتان، به این فکر کنید که امیدوارید گفتگویتان با آنها چه نتیجه‌ای در بر داشته باشد. بیان این موضوع ممکن است عواقب جدی برای کل خانواده به دنبال داشته باشد، بنابراین قبل از هر اقدامی باید خیلی خوب فکر کنید. هدف شما از این گفتگو ممکن است موارد زیر باشد:

– جمع‌آوری اطلاعاتی که دوست دارید بدانید.
– ابراز احساساتتان به آنها
– ترمیم رابطه‌تان با آنها
– دانستن اینکه او به خیانت خود ادامه می‌دهد یا خیر

۲. زمانی مناسب برای حرف زدن پیدا کنید. از او بپرسید که چه زمانی برای حرف زدن راحت‌تر است. زمانی را انتخاب کنید که هیچکدامتان برای کاری عجله نداشته باشید و بتوانید به راحتی و ذهن باز با هم حرف بزنید.

۳. با حرف زدن درمورد ناراحتی‌تان شروع کنید نه عصبانیت. احساس ناراحتی و اندوهتان را برای او توضیح دهید. با متهم کردن او شروع نکنید. ممکن است او اصلاً از ناراحتی که ممکن است برای شما پیش بیاید آگاه نبوده باشد. وقتی با حرف زدن درمورد عصبانیتتان شروع کنید، متوجه خواهد شد که این عصبانیت از کجا آمده است.

* مثلاً می‌توانید اینطور شروع کنید، «خیلی ناراحتم، شب‌ها نمی‌توانم درست بخوابم و مدام گریه می‌کنم. نگران آینده خانواده هستم.»

۴. فاعل جمله‌هایتان «من» باشد نه «تو». تمرکزتان را به احساس خودتان درمورد وضعیت موجود قرار دهید و سعی نکنید او را قضاوت کنید. به جای متهم کردن او، برای او توضیح دهید که حال و روحیه خودتان چطور است. به جای اینکه بگویید، «تو خیلی آدم بدی هستید، چطور تونستی همچنین کاری انجام بدی؟» بگویید، «من واقعاً ناراحتم و غصه دارم.»

۵. سعی کنید آرامشتان را حفظ کنید. این زمان برای هر دو شما زمان بسیاری احساسی است و ممکن است حفظ آرامشتان سخت باشد. ولی اگر داد و بیداد نکنید و سعی نکنید با قضاوت و متهم کردن او صحبتتان را ادامه دهید، گفتگوی بسیار موثرتر و کارآمدتری خواهید داشت.

۶. گفتگو را مرحله‌ به مرحله پیش ببرید. این گفتگو خیلی مفصل است و ممکن است پدر یا مادرتان کاملاً متعجب شود که شما از خیانت او باخبر هستید. ممکن است عصبی شود و حالت دفاعی بگیرد. احساس خودتان را به او بگویید و زمانی برای هر دوتان بگذارید تا بسنجید که در چه شرایطی هستید و چه حسی دارید.

* اگر او نمی‌خواهد با شما وارد صحبت شود و درمورد موضوع حرف بزند، به او نشان دهید که شما دوست دارید در این مورد حرف بزنید ولی می‌توانید این کار را در زمانی که او هم آمادگی لازم را داشت انجام دهید.

۷. روی رفتار پدر یا مادرتان که خیانت کرده است متمرکز شوید. گفتگو را حول رفتار او و اینکه چطور این رفتار مطابق با نقش او بعنوان پدری یا مادر نبوده است، قرار دهید. نکته این است که به او حمله‌ور نشوید ولی درمورد رفتار او با هم صحبت کنید.

۸. به تصمیم مورد توافق والدینتان احترام بگذارید. ممکن است پدر یا مادرتان که به او خیانت شده است بخواهد دیگری را ببخشد یا او را از خانه بیرون کند یا اصلاً این موضوع را نادیده بگیرد. ممکن است شما با تصمیم او موافق نباشید ولی باز به خاطر بیاورید که این ازدواج شما نیست. آنها خودشان بهترین تصمیم را برای ادامه رابطه‌شان خواهند گرفت.

* اگر همچنان با والدینتان زندگی می‌کنید یا خواهر و برادرهایی دارید که در خانه هستند، با والدینتان درمورد اینکه چطور این رفتار می‌تواند بر شما و خواهر و برادرهایتان تاثیر بگذارد صحبت کنید.

۹. اگر قصدتان آسیب زدن به او است، با او مواجه نشوید. رفتار پدر یا مادر شما ممکن است ناراحت‌کننده باشد و تاثیر بسیار بدی روی تک‌تک اعضای خانواده بگذارد ولی این مسئله تا حد زیادی فقط بین والدین شماست. نباید خودتان را بین آنها قرار دهید و در تصمیماتشان دخالت کنید.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

با خیانت کردن پدر و مادر چه کنیم و با موضوع خیانت والدین چگونه برخورد کنیم؟

(image)

خیانت دیدن برای هر فردی امکان دارد رخ دهد و فرد شاهد خیانت دیگران باشد. یکی از شریط سخت در زندگی افراد موضوع فهمیدن خیانت پدر و یا مادر است که بسیار سخت است. اما چگونه باید با خیانت والدین کنار آمد؟

مشکل خیانت پدر و یا مادر و نحوه برخورد با موضوع خیانت

به گزارش تاپ ناز و به نقل از مردمان؛ کشف اینکه یکی از والدینتان به دیگری کرده است یا می‌کند، کشف وحشتناکی است. این کشف حتی رابطه شما با آنها را هم برایتان زیر سوال می‌برد و ممکن است احساس کنید صمیمیت چندانی با آنها ندارید یا حتی عصبانی شوید. بااینحال آنها هنوز والدین شما هستند و باز هم می‌توانید رابطه‌تان را با آنها حفظ کنید. خیلی مهم است که با روش‌هایی درست احساساتتان را تطبیق دهید، با والدینتان صحبت کنید و مرز تعیین کنید. در آخر شاید بتوانید رابطه‌تان با آنها را ترمیم کنید.

قدم اول: کنار آمدن با احساساتتان

۱. با یک دوست قابل‌اعتماد صحبت کنید. کسی را پیدا کنید که مستقیماً با این جریان در ارتباط نباشد، به همین دلیل بهتر است آن فرد خواهر و برادر یا از اقوامتان نباشد. یک دوست خوب شما را بخاطر احساساتتان قضاوت نخواهد کرد و با اطلاعاتی که به او می‌دهید کمکتان می‌کند وضعیت را ارزیابی کنید.

۲. نزد مشاور بروید. در چنین شرایطی احساسات متفاوتی از خشم تا ناراحتی به سراغ شما خواهد آمد. حرف زدن با یک متخصص روانشناس که در زمینه مشاوره تجربه داشته باشد خیلی خوب است چون ممکن است موضوع را از دیدی به شما نشان دهد که خودتان متوجه آن نبودید. این فرد همچنین والدین شما را هم بخاطر رفتارشان قضاوت نمی‌کند و رویکردی منتقدانه خواهد داشت.

۳. احساساتتان را در دفتری یادداشت کنید. نوشتن راه بسیار خوبی برای کنار آمدن با احساسات و خالی کردن استرس است. قرار نیست نوشته‌هایتان را کسی ببیند یا بخواند چون اینها دغدغه‌های بسیار خصوصی شما هستند. با این روش می‌توانید احساساتتان را ارزیابی کرده و خودتان را برای حرف زدن با والدینتان آماده کنید.

۴. زود نتیجه‌گیری نکنید. شما جای پدر یا مادرتان که کرده است نیستید و این احتمال وجود دارد که از کل ماجرا باخبر نباشید. ازدواج مسئله‌ای بسیار چالش‌انگیز است و هر دو طرف در موفقیت آن سهیم هستند. ممکن است مشکلی وجود داشته باشد که شما چیزی از آن نمی‌دانید. زود نتیجه‌گیری کردن درمورد اتفاقی که افتاده است کمکی به رابطه شما با والدینتان نمی‌کند.

۵. جاسوسی نکنید. ممکن است وسوسه شوید که شواهد و مدارکی علیه پدر یا مادرتان که خیانت می‌کند پیدا کنید ولی این کار هیچ ارتباطی به شما ندارد و وظیفه شما نیست. این ازدواج شما نیست که احساس کنید به شما خیانت شده است. شما فرزند آن خانواده هستید. با این وسوسه مقابله کنید و سعی نکنید موبایل یا ایمیل او را چک کنید.

۶. به خواهر یا برادرتان رسیدگی کنید. اگر خواهر یا برادرهایتان هم از موضوع باخبر هستند، از اوضاع و احوال آنها باخبر شوید. اگر از شما کوچکتر هستند، سعی کنید به آنها برسید. مثلاً او را برای پیاده‌روی بیرون ببرید تا بتوانید خصوصی با هم حرف بزنید. درمورد احساساتشان و کنار آمدن به آن با او صحبت کنید.

* اگر خواهر یا برادرتان چیزی درمورد این خیانت نمی‌داند، خوب فکر کنید که او را در جریان این مسئله قرار دهید یا خیر. البته انجام این کار وظیفه شما نیست و ممکن است موجب ناراحتی او شوید.

قدم دوم: ترمیم رابطه‌ با والدینتان

۱. به خاطر آورید که چه محبت‌هایی در حقتان کرده است. اینکه متوجه شوید یکی از والدینتان در حال خیانت به دیگری است ممکن است اعتبار او را در نظر شما زیر سوال ببرد. احترام شما برای او خدشه‌دار خواهد شد و ممکن است احساس ناراحتی و عصبانیت کنید. ولی به خاطر بیاورید که در تمام این سال‌ها چه محبت‌هایی در حق شما کرده است چون این محبت‌هاست که رابطه شما را با او تعریف می‌کند نه خیانت او.

۲. رابطه‌ جدیدتان با هر کدام از والدینتان را به صورت جداگانه بسازید. در بسیاری از موارد خیانت یکی از والدین باعث از هم پاشیدن خانواده و طلاق والدین می‌شود. ایجاد رابطه با این وضعیت جدید والدینتان به شما کمک خواهد کرد وارد مرحله جدیدی شوید و به هر کدام از آنها به عنوان یک فرد نگاه کنید نه یک گروه یا خانواده.

* به هر دو آنها محبت کرده و از هر دو آنها حمایت کنید. این زمان برای هر دو نفر آنها بسیار سخت و سردرگم‌کننده است و اینکه بدانند شما همچنان دوستشان دارید، کمک می‌کند وضعیت بهتری داشته باشند.

۳. تصمیم بگیرید که با مسئله خیانت چطور رفتار کنید. اگر تصمیم دارید که پیش روید و رابطه‌تان را با والدینتان ترمیم کنید، به این فکر کنید که می‌خواهید چه رویکردی نسبت به این خیانت داشته باشید. ممکن است نخواهید یا نتوانید که او را ببخشید. ولی نباید از آن بعنوان سلاحی برعلیه او استفاده کنید و هربار که با او وارد مشاجره می‌شوید آن را به روی او بیاورید.

* البته هیچ نیازی نیست که روی آن خیانت سرپوش گذاشته شود اما نباید از آن بعنوان نقطه‌ضعف پدر یا مادرتان استفاده کنید.

۴. مشخص کنید که می‌خواهید از این به بعد با کدامیک از والدینتان زندگی کنید. رابطه شما با یکی از آنها نباید روی رابطه‌تان با دیگری تاثیر بگذارد. ممکن است تصور کنند که می‌خواهید جانب‌گیری کنید یا اینکه اگر تصمیم بگیرید رابطه‌تان با آن یکی که خیانت کرده است را ترمیم کنید، دیگری ممکن است تصور کند که می‌خواهید او را ببخشید. با هر کدام از آنها تنها بنشینید و درمورد اینکه می‌خواهید از آن به بعد با کدامیک زندگی کنید، حرف بزنید.

* به آنها نشان دهید که رابطه‌تان با یکی از آنها تاثیری روی رابطه‌تان با دیگری نمی‌گذارد.

۵. زندگی خودتان را پیش ببرید. بااینکه خیانت یکی از والدین ممکن است تهدیدی برای آینده خانواده باشد ولی زندگی خودتان هنوز در جریان است. شما می‌توانید کنترل بعضی مسائل در زندگی را به دست گیرید، مخصوصاً وقتی که احساس می‌کنید کنترلی روی بعضی دیگر از مسائل آن ندارید،

* از هر دو والدینتان راهنمایی بگیرید. آنها می‌توانند به ترمیم رابطه‌تان با آنها کمک کنند.

قدم سوم: تعیین مرز

۱. به والدینتان بگویید که نمی‌توانید مابین آنها قرار گیرید. در ازدواجی که خیانت اتفاق افتاده است، متاسفانه بعضی از والدین ممکن است از بچه‌ها برعلیه طرف‌مقابل خود استفاده کنند. این مسئله مخصوصاً وقتی بچه‌ها کوچکتر هستند و هنوز در خانه والدینشان هستند بیشتر اتفاق می‌افتد.

* به والدینتان توصیه کنید که پیش مشاور بروند. خودتان هم می‌توانید برای آنها گوش شنوا باشید اما نباید به تکیه‌گاه آنها تبدیل شوید.

۲. خودتان را درگیر نکنید و جانب‌گیری هم نکنید. درست کردن اوضاع وظیفه شما نیست. بااینکه چنین اتفاقی مطمئناً روی شما هم تاثیر می‌گذارد ولی تصمیماتی که والدینتان می‌گیرند تصمیمات خودشان است، نه تصمیمات شما.

* کارهای یکی از آنها را به دیگری گزارش ندهید و رازهای آنها را برای همدیگر برملا نکنید. بااینکه ممکن است بعضی اوقات این کار بی‌ضرر به نظر برسد، ولی درواقع سوءاستفاده والدینتان از شماست و ممکن است استرس زیادی برایتان به همراه داشته باشد.

۳. از همدردی با یکی از آنها جداً خودداری کنید. شاید خودداری از این کار بسیار سخت باشد چون ممکن است احساس کنید باید از پدر یا مادرتان که به او خیانت شده محافظت کنید. ولی ازدواج مسئله‌ای بین دو نفر است و آنها داستان به مراتب طولانی‌تر و پیچیده‌تری از آنچه شما در جریان آن هستید با همدیگر دارند. سعی کنید تا می‌توانید هیچ جانب‌گیری نداشته باشید.

قدم چهارم: مواجهه با والدینتان

۱. تصمیم بگیرید که دوست دارید نتیجه کار چه باشد. قبل از مواجهه با والدینتان، به این فکر کنید که امیدوارید گفتگویتان با آنها چه نتیجه‌ای در بر داشته باشد. بیان این موضوع ممکن است عواقب جدی برای کل خانواده به دنبال داشته باشد، بنابراین قبل از هر اقدامی باید خیلی خوب فکر کنید. هدف شما از این گفتگو ممکن است موارد زیر باشد:

– جمع‌آوری اطلاعاتی که دوست دارید بدانید.
– ابراز احساساتتان به آنها
– ترمیم رابطه‌تان با آنها
– دانستن اینکه او به خیانت خود ادامه می‌دهد یا خیر

۲. زمانی مناسب برای حرف زدن پیدا کنید. از او بپرسید که چه زمانی برای حرف زدن راحت‌تر است. زمانی را انتخاب کنید که هیچکدامتان برای کاری عجله نداشته باشید و بتوانید به راحتی و ذهن باز با هم حرف بزنید.

۳. با حرف زدن درمورد ناراحتی‌تان شروع کنید نه عصبانیت. احساس ناراحتی و اندوهتان را برای او توضیح دهید. با متهم کردن او شروع نکنید. ممکن است او اصلاً از ناراحتی که ممکن است برای شما پیش بیاید آگاه نبوده باشد. وقتی با حرف زدن درمورد عصبانیتتان شروع کنید، متوجه خواهد شد که این عصبانیت از کجا آمده است.

* مثلاً می‌توانید اینطور شروع کنید، «خیلی ناراحتم، شب‌ها نمی‌توانم درست بخوابم و مدام گریه می‌کنم. نگران آینده خانواده هستم.»

۴. فاعل جمله‌هایتان «من» باشد نه «تو». تمرکزتان را به احساس خودتان درمورد وضعیت موجود قرار دهید و سعی نکنید او را قضاوت کنید. به جای متهم کردن او، برای او توضیح دهید که حال و روحیه خودتان چطور است. به جای اینکه بگویید، «تو خیلی آدم بدی هستید، چطور تونستی همچنین کاری انجام بدی؟» بگویید، «من واقعاً ناراحتم و غصه دارم.»

۵. سعی کنید آرامشتان را حفظ کنید. این زمان برای هر دو شما زمان بسیاری احساسی است و ممکن است حفظ آرامشتان سخت باشد. ولی اگر داد و بیداد نکنید و سعی نکنید با قضاوت و متهم کردن او صحبتتان را ادامه دهید، گفتگوی بسیار موثرتر و کارآمدتری خواهید داشت.

۶. گفتگو را مرحله‌ به مرحله پیش ببرید. این گفتگو خیلی مفصل است و ممکن است پدر یا مادرتان کاملاً متعجب شود که شما از خیانت او باخبر هستید. ممکن است عصبی شود و حالت دفاعی بگیرد. احساس خودتان را به او بگویید و زمانی برای هر دوتان بگذارید تا بسنجید که در چه شرایطی هستید و چه حسی دارید.

* اگر او نمی‌خواهد با شما وارد صحبت شود و درمورد موضوع حرف بزند، به او نشان دهید که شما دوست دارید در این مورد حرف بزنید ولی می‌توانید این کار را در زمانی که او هم آمادگی لازم را داشت انجام دهید.

۷. روی رفتار پدر یا مادرتان که خیانت کرده است متمرکز شوید. گفتگو را حول رفتار او و اینکه چطور این رفتار مطابق با نقش او بعنوان پدری یا مادر نبوده است، قرار دهید. نکته این است که به او حمله‌ور نشوید ولی درمورد رفتار او با هم صحبت کنید.

۸. به تصمیم مورد توافق والدینتان احترام بگذارید. ممکن است پدر یا مادرتان که به او خیانت شده است بخواهد دیگری را ببخشد یا او را از خانه بیرون کند یا اصلاً این موضوع را نادیده بگیرد. ممکن است شما با تصمیم او موافق نباشید ولی باز به خاطر بیاورید که این ازدواج شما نیست. آنها خودشان بهترین تصمیم را برای ادامه رابطه‌شان خواهند گرفت.

* اگر همچنان با والدینتان زندگی می‌کنید یا خواهر و برادرهایی دارید که در خانه هستند، با والدینتان درمورد اینکه چطور این رفتار می‌تواند بر شما و خواهر و برادرهایتان تاثیر بگذارد صحبت کنید.

۹. اگر قصدتان آسیب زدن به او است، با او مواجه نشوید. رفتار پدر یا مادر شما ممکن است ناراحت‌کننده باشد و تاثیر بسیار بدی روی تک‌تک اعضای خانواده بگذارد ولی این مسئله تا حد زیادی فقط بین والدین شماست. نباید خودتان را بین آنها قرار دهید و در تصمیماتشان دخالت کنید.

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

با خیانت کردن پدر و مادر چه کنیم و با موضوع خیانت والدین چگونه برخورد کنیم؟

با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟

با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟

با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟

جدایی از یک عشق و پایان رابطه شاید سخت باشد. در این مطلب نکاتی در مورد زندگی پس از جدایی و پایان رابطه را می خوانیم.

 

اطلاعاتی در مورد جدایی عشق و یا جدا شدن از نامزد و یا فرد دلخواه

روبرو شدن با جدایی و پایان رابطه برای هر فردی بسیار سخت و طاقت فرسا است و فرد را از لحاظ روحی و روانی بسیار شکننده و ضعیف می کند و تاثیرات مخرب دارد. خیلی از افراد راحت با این قضیه کنار آمده و به زندگی عادی خود ادامه می دهند. کنار آمدن با این شرایط بستگی به نگرش و طرز فکر افراد دارد به هر حال گذر زمان تا حدی می تواند زخم جدایی را التیام ببخشد.

 

«ای بابا آخر چرا؟ ما که داشتیم خودمان را برای عقد و عروسی آماده می کردیم…»، «غصه نخور باز هم خدا را شکر همین اول فهمیدید که به درد هم نمی خورید حالا مشکلتان چه بود…»، «اصلا از همان روز بله بران من گفتم شما به درد هم نمی خورید، حالا آنها به هم زدند یا شما نخواستید؟!»خودش کم غم و غصه دارد حالا باید جواب سوالات یک فامیل کنجکاو را هم بدهد. حلقه نامزدی را از دستش درآورد و داخل جعبه و چادر سفید روزِ بله بران و هدایایی که در این مدت به او داده بودند هم در یک کارتن بزرگ گذاشت، فکر کرد ببیند چیز دیگری هم مانده است، همه چیز را جمع کرد، اما ای کاش می شد تمام خاطرات خوش و ناخوش این ایام را هم به همین سادگی جمع کند و برای نامزد سابقش پس بفرستد.

قصه تلخی که ممکن است برای خیلی از افراد اتفاق بیوفتد . «همه آشنایی ها ابدی نیستند»، چه بد! اما بیایید، نیمه پر لیوان را ببینیم؛ خدا را شکر! چون نصف بیشتر آشنایی ها اصلا به رابطه خوبی نمی انجامد. حالا از هم جدا شده اید، اولین قسمت سخت ماجرا را پشت سر گذاشته اید، بدبختی به پایان رسیده است، اما بدبختی دیگری در راه است؛ شک و تردید و این پرسش که «آیا کارم درست بود؟»

در این مطلب به نکاتی اشاره می کنیم که به شما می گوید برای ادامه حیاتتان چه کارهایی نباید انجام دهید.

راهکارهایی برای دوران بعد از جدایی عشق

با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟

دوران بعد از جدایی دوران بسیار سختی برای افراد است

1- سرزنش نکنید
اولین وسوسه ای که باید در مقابلش مقاومت کنید، سرزنش فرد یا چیزی است که آن را مقصر می دانید. هرگز نباید فکر کنید که این جدایی لزوما تقصیر کسی بوده است در درازمدت واقعا اهمیت ندارد که تقصیر چه کسی بوده است.
2- نپرسید چرا
وقتی رابطه ای به پایان می رسد، «چطور» بیشتر از «چرا» اهمیت دارد:چطور باید از هم جدا شویم تا بتوانیم بدون زخم یا پشیمانی به زندگیمان ادامه دهیم؟ اگر هر دوی شما دقیقا احساستان را بیان کنید، متوجه می شوید که مشکل کجا بوده است و احتمالا در آینده باید چه تفاوت هایی در خودتان ایجاد کنید. چرایی این داستان ممکن است در طول زمان محو شده یا فقط موضوع خوبی برای درمانگران باشد.
پس بهتر است «چرا» را که متعلق به گذشته است، رها کرده و در حال زندگی کنید. این فرصت را به خود بدهید که در خلوت، الگوی روابطتان برای انتخاب همسر را بررسی کنید. آیا همیشه الگویی تکراری در رابطه دارید و افراد دور از دسترس را انتخاب می کنید و بعد وقتی در دسترس نیستند، احساس می کنید مورد بی توجهی قرار گرفته اید؟
آیا نیاز دارید که همیشه تحت کنترل باشید؛ در غیر این صورت، مضطرب می شوید؟
جستجوهای الگوهای تکراری واقعا برایتان مفید است؛ زیرا بسیاری از افراد، معمولا خیلی زود، بالاخره وارد یک آشنایی دیگر می شوند. به احتمال زیاد شما هم می خواهید وارد آشنایی جدیدی شوید؛ پس دانستن الگوهای تکراریتان می تواند کمکتان کند تا از تکرار اشتباهات قبلی پرهیز کنید.
3- مراقب تله های عاطفی باشید
در مسیر شما تله هایی خطرناک وجود دارند که قلب یا رگ گردنتان را مستقیما نشانه می روند و بخش هوشمند و رشدیافته شما را کاملا نادیده می گیرند. اگر شما دو نفر بیشتر از 10 دقیقه با هم بوده باشید، احتمالا ترانه ای دارید که به اولین آشنایی، اولین نگاه، اولین دعوا و یا اولین آشتیتان مربوط باشد.
بهتر است حداقل تا یک سال این ترانه را در تنهایی گوش ندهید. اگر می خواهید پیش هم برگردید، این کار را به دلیلی جز انجام دهید! به این فکر کنید که چرا از هم جدا شدید و اینکه آیا چیزی تغییر کرده است یا قرار است تغییر کند؛ اما خودتان را در وضعیتی نامعلوم قرار ندهید؛ همچنین، رفتن به رستوران، پارک یا مکان های خاطره انگیز را فراموش کنید؛ البته شاید در آینده بتوانید بدون نوستالژی یا دگرگونی حالتان به آنجا بروید.

بعد از جدایی از سرزنش کردن خودتان بپرهیزید

4- با هم دوست نمانید
«دیگر عشقی بین ما نیست… ولی بیا با هم دوست بمانیم.» جمله ای وسوسه انگیز است؛ زیرا برای شما این عبارت، کورسویی از امید است که شاید انتهای آن، رابطه ای دوباره باشد؛ در حالی که این، یک تله بزرگ و توجیهی برای فرار از تنهایی یا جداییتان است؛ پس آن را رها کنید و دنبال دردسر نگردید.
این همه «دوست» در این دنیا وجود دارند که می توانید به آنها تکیه کنید. این یک مورد را قلم بگیرید؛ اما اگر نتوانستید، تنها راه انتقال از وضعیت طردشدگی به وضعیت دوستی این است که اجازه دهید زمان بگذرد تا جاذبه ها خنثی شده و اشتیاقتان محو شود. دوست داشتن معمولی بسیار سخت تر از عاشق هم بودن است؛ زیرا دوست داشتن را با مغزمان انجام می دهیم اما عشق کار قلب است و قلب هم راحت تر فریب می خورد!
5- کی از همه بدبخت تر است
بسیاری از ما انسان ها ظرفیت عظیمی برای تاسف خوردن به حال خود و غوطه ور شدن در بدبختی هایمان داریم. اگر یکی دو روز در احساس بیچارگی غوطه بخورید، خودتان را به آب و آتش بزنید، به پاتوق های قدیمی بروید، به ترانه های خاطره انگیزتان گوش بدهید، به عکس هایتان نگاه کنید و… احتمالا خودتان خسته شده و بعد کم کم آرام می شوید اما دیگران را در این مراسم، شریک نکنید؛ زیرا آن ها زودتر خسته می شوند و عزاداری های شما ناتمام می ماند. همچنین ممکن است توجه مدعوین به داغ های خودشان معطوف شود و سناریوی داغ «کی بدتر از همه است؟» شروع می شود یا ممکن است دوستانتان بخواهند با صحبت کردن، شما را به حال عادی بازگردانند، چیزی که هرگز اتفاق نمی افتد.
6- زاغ سیاه چوب نزنید
این روزها شبکه های مجازی این کار را آسان تر کرده اند؛ طرفتان بدون شما چه کار می کند؟ مشکلش حل شد یا نشد؟ و از همه مهم تر، با چه کسی در ارتباط است؟ این تمایل در شما وجود دارد که به اصطلاح، زاغ سیاه کسی را چوب بزنید که زمانی او را برای خود می دانستید امابدانید جاسوسی در کارهای کسی که دیگر با او رابطه ای ندارید، اهانت آمیز و ویرانگر است؛ پس بیرون خانه اش کشیک ندهید، به محل کارش زنگ نزنید، صفحه مجازی اش را چک نکنید، از دوستان در مورد او سوال نکنید یا اینکه با او تماس نگیرید و قطع کنید.
7- خشونت ممنوع
من حتی در اشاره کردن به این موضوع تردید دارم؛ زیرا به شدت این عمل، رفتاری زننده است. اینکه وقتی دلتان شکسته است، احساس خشم شما و اینکه بخواهید به اصطلاح، به کسی بپرسید، غیرطبیعی نیست؛ اما نباید این کار را بکنید؛ چرا که خشونت هم خطرناک است و هم غیرقانونی. اگر حالتان خیلی خراب است، یک نامه زهرآلود بنویسید اما آن را نفرستید. اصلا یک نقاشی بکشید و یا خشمتان را در دفتر خاطرات روزانه تان خالی کنید؛ اما خودتان را از شریک سابقتان و از هرگونه سلاح، چماق، نیزه، قرص، دارو و… دور نگه دارید.
خشونت هیچ فایده ای برای قلب شکسته تان ندارد و تنها بدبختیتان را بیشتر کرده و درد و رنجتان را طولانی تر می کند. اگر احساس می کنید نمی توانید در برابر وسوسه آسیب زدن به خودتان یا دیگری مقاومت کنید، نزد درمانگر بروید.
8- التماس نکنید
اگر قرار بود طرف مقابلتان برگردد، از اول نمی رفت؛ البته اگر آقا هستید، قضیه کمی متفاوت است؛ می توانید یکی دو بار از او خواهش کنید که برگردد؛ زیرا در بسیاری از مواقع، رفتن و قهر کردن، سیاست خانم ها برای مطرح کردن یک درخواست جدی است؛ اما اگر مشاهده کردید که اینطور نیست، بهتر است به اصطلاح، دور این رابطه را خط بکشید و بدانید که التماس کردن بی فایده است. این کار مثل این می ماند که از او بخواهید بیشتر از این قلبتان را خرد و خاکشیر کند. یادتان باشد زندگی بدون او هم می تواند جریان داشته باشد؛ فقط باید کمی صبر کنید تا ببینید.
با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟

بعد از جدایی با نامزد سابقتان دوست نمانید

9- نامزدی مجدد بلافاصله پس از اتمام رابطه، ممنوع
یکی از رایج ترین و البته خطرناک ترین اشتباهات افراد بعد از شکست در یک رابطه همین است. وقتی از کسی جدا می شویم، خلا وحشتناکی زندگیمان را فرا می گیرد و به همین دلیل معمولا به سمت رابطه جدیدی متمایل می شویم و اگر از نفر قبل کینه داشته باشیم، این بهترین راه برای ضربه زدن به اوست؛ اما مطمئنا هیچ کس این را نمی خواهد؛ زیرا قبل از فرد مقابل، خود فرد است که از یک رابطه نسنجیده آسیب جدی می بیند.
از این گذشته، فرد پس از پایان تلخ یک رابطه به زمان نیاز دارد تا با خود خلوت کند و با انجام مراحل سوگواری، به طور کامل از این زخم رها شود. همچنین گذشت زمان، برای کنار رفتن احساسات سطحی و بررسی رابطه قبلی با درایت و درس گرفتن از این تجربه برایش لازم است تا بتواند از اشتباهات و شکست های آینده جلوگیری کند.
10- بدگویی ممنوع
بهترین کاری که می توانید انجام دهید، حفظ شان و شخصیت خودتان است؛ سعی کنید سرافراز از این قضیه بگذرید. زمانی می رسد که دیگر صحبت کردن درباره این شکست موردی ندارد. درست است که تجربه ای سخت بود اما هر چه بیشتر بر روی دل شکستگیتان تمرکز کنید، بیشتر احساس ناامیدی و بیچارگی کرده و با این کار، خودتان را به عنوان یک آدم بیچاره به دیگران معرفی می کنید. اگر احساس می کنید به شما بسیار ظلم شده است، نزد مشاور بروید و دلتان را خالی کنید؛ اما این کار را برای هر کسی انجام ندهید.

چگونه با جدایی و پایان یک رابطه روبه رو شویم ؟

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟

(image)

جدایی از یک عشق و پایان رابطه شاید سخت باشد. در این مطلب نکاتی در مورد زندگی پس از جدایی و پایان رابطه را می خوانیم.

 

اطلاعاتی در مورد جدایی عشق و یا جدا شدن از نامزد و یا فرد دلخواه

روبرو شدن با جدایی و پایان رابطه برای هر فردی بسیار سخت و طاقت فرسا است و فرد را از لحاظ روحی و روانی بسیار شکننده و ضعیف می کند و تاثیرات مخرب دارد. خیلی از افراد راحت با این قضیه کنار آمده و به زندگی عادی خود ادامه می دهند. کنار آمدن با این شرایط بستگی به نگرش و طرز فکر افراد دارد به هر حال گذر زمان تا حدی می تواند زخم جدایی را التیام ببخشد.

 

«ای بابا آخر چرا؟ ما که داشتیم خودمان را برای عقد و عروسی آماده می کردیم…»، «غصه نخور باز هم خدا را شکر همین اول فهمیدید که به درد هم نمی خورید حالا مشکلتان چه بود…»، «اصلا از همان روز بله بران من گفتم شما به درد هم نمی خورید، حالا آنها به هم زدند یا شما نخواستید؟!»خودش کم غم و غصه دارد حالا باید جواب سوالات یک فامیل کنجکاو را هم بدهد. حلقه نامزدی را از دستش درآورد و داخل جعبه و چادر سفید روزِ بله بران و هدایایی که در این مدت به او داده بودند هم در یک کارتن بزرگ گذاشت، فکر کرد ببیند چیز دیگری هم مانده است، همه چیز را جمع کرد، اما ای کاش می شد تمام خاطرات خوش و ناخوش این ایام را هم به همین سادگی جمع کند و برای نامزد سابقش پس بفرستد.

قصه تلخی که ممکن است برای خیلی از افراد اتفاق بیوفتد . «همه آشنایی ها ابدی نیستند»، چه بد! اما بیایید، نیمه پر لیوان را ببینیم؛ خدا را شکر! چون نصف بیشتر آشنایی ها اصلا به رابطه خوبی نمی انجامد. حالا از هم جدا شده اید، اولین قسمت سخت ماجرا را پشت سر گذاشته اید، بدبختی به پایان رسیده است، اما بدبختی دیگری در راه است؛ شک و تردید و این پرسش که «آیا کارم درست بود؟»

در این مطلب به نکاتی اشاره می کنیم که به شما می گوید برای ادامه حیاتتان چه کارهایی نباید انجام دهید.

راهکارهایی برای دوران بعد از جدایی عشق

(image)

دوران بعد از جدایی دوران بسیار سختی برای افراد است

1- سرزنش نکنید
اولین وسوسه ای که باید در مقابلش مقاومت کنید، سرزنش فرد یا چیزی است که آن را مقصر می دانید. هرگز نباید فکر کنید که این جدایی لزوما تقصیر کسی بوده است در درازمدت واقعا اهمیت ندارد که تقصیر چه کسی بوده است.
2- نپرسید چرا
وقتی رابطه ای به پایان می رسد، «چطور» بیشتر از «چرا» اهمیت دارد:چطور باید از هم جدا شویم تا بتوانیم بدون زخم یا پشیمانی به زندگیمان ادامه دهیم؟ اگر هر دوی شما دقیقا احساستان را بیان کنید، متوجه می شوید که مشکل کجا بوده است و احتمالا در آینده باید چه تفاوت هایی در خودتان ایجاد کنید. چرایی این داستان ممکن است در طول زمان محو شده یا فقط موضوع خوبی برای درمانگران باشد.
پس بهتر است «چرا» را که متعلق به گذشته است، رها کرده و در حال زندگی کنید. این فرصت را به خود بدهید که در خلوت، الگوی روابطتان برای انتخاب همسر را بررسی کنید. آیا همیشه الگویی تکراری در رابطه دارید و افراد دور از دسترس را انتخاب می کنید و بعد وقتی در دسترس نیستند، احساس می کنید مورد بی توجهی قرار گرفته اید؟
آیا نیاز دارید که همیشه تحت کنترل باشید؛ در غیر این صورت، مضطرب می شوید؟
جستجوهای الگوهای تکراری واقعا برایتان مفید است؛ زیرا بسیاری از افراد، معمولا خیلی زود، بالاخره وارد یک آشنایی دیگر می شوند. به احتمال زیاد شما هم می خواهید وارد آشنایی جدیدی شوید؛ پس دانستن الگوهای تکراریتان می تواند کمکتان کند تا از تکرار اشتباهات قبلی پرهیز کنید.
3- مراقب تله های عاطفی باشید
در مسیر شما تله هایی خطرناک وجود دارند که قلب یا رگ گردنتان را مستقیما نشانه می روند و بخش هوشمند و رشدیافته شما را کاملا نادیده می گیرند. اگر شما دو نفر بیشتر از 10 دقیقه با هم بوده باشید، احتمالا ترانه ای دارید که به اولین آشنایی، اولین نگاه، اولین دعوا و یا اولین آشتیتان مربوط باشد.
بهتر است حداقل تا یک سال این ترانه را در تنهایی گوش ندهید. اگر می خواهید پیش هم برگردید، این کار را به دلیلی جز انجام دهید! به این فکر کنید که چرا از هم جدا شدید و اینکه آیا چیزی تغییر کرده است یا قرار است تغییر کند؛ اما خودتان را در وضعیتی نامعلوم قرار ندهید؛ همچنین، رفتن به رستوران، پارک یا مکان های خاطره انگیز را فراموش کنید؛ البته شاید در آینده بتوانید بدون نوستالژی یا دگرگونی حالتان به آنجا بروید.

بعد از جدایی از سرزنش کردن خودتان بپرهیزید

4- با هم دوست نمانید
«دیگر عشقی بین ما نیست… ولی بیا با هم دوست بمانیم.» جمله ای وسوسه انگیز است؛ زیرا برای شما این عبارت، کورسویی از امید است که شاید انتهای آن، رابطه ای دوباره باشد؛ در حالی که این، یک تله بزرگ و توجیهی برای فرار از تنهایی یا جداییتان است؛ پس آن را رها کنید و دنبال دردسر نگردید.
این همه «دوست» در این دنیا وجود دارند که می توانید به آنها تکیه کنید. این یک مورد را قلم بگیرید؛ اما اگر نتوانستید، تنها راه انتقال از وضعیت طردشدگی به وضعیت دوستی این است که اجازه دهید زمان بگذرد تا جاذبه ها خنثی شده و اشتیاقتان محو شود. دوست داشتن معمولی بسیار سخت تر از عاشق هم بودن است؛ زیرا دوست داشتن را با مغزمان انجام می دهیم اما عشق کار قلب است و قلب هم راحت تر فریب می خورد!
5- کی از همه بدبخت تر است
بسیاری از ما انسان ها ظرفیت عظیمی برای تاسف خوردن به حال خود و غوطه ور شدن در بدبختی هایمان داریم. اگر یکی دو روز در احساس بیچارگی غوطه بخورید، خودتان را به آب و آتش بزنید، به پاتوق های قدیمی بروید، به ترانه های خاطره انگیزتان گوش بدهید، به عکس هایتان نگاه کنید و… احتمالا خودتان خسته شده و بعد کم کم آرام می شوید اما دیگران را در این مراسم، شریک نکنید؛ زیرا آن ها زودتر خسته می شوند و عزاداری های شما ناتمام می ماند. همچنین ممکن است توجه مدعوین به داغ های خودشان معطوف شود و سناریوی داغ «کی بدتر از همه است؟» شروع می شود یا ممکن است دوستانتان بخواهند با صحبت کردن، شما را به حال عادی بازگردانند، چیزی که هرگز اتفاق نمی افتد.
6- زاغ سیاه چوب نزنید
این روزها شبکه های مجازی این کار را آسان تر کرده اند؛ طرفتان بدون شما چه کار می کند؟ مشکلش حل شد یا نشد؟ و از همه مهم تر، با چه کسی در ارتباط است؟ این تمایل در شما وجود دارد که به اصطلاح، زاغ سیاه کسی را چوب بزنید که زمانی او را برای خود می دانستید امابدانید جاسوسی در کارهای کسی که دیگر با او رابطه ای ندارید، اهانت آمیز و ویرانگر است؛ پس بیرون خانه اش کشیک ندهید، به محل کارش زنگ نزنید، صفحه مجازی اش را چک نکنید، از دوستان در مورد او سوال نکنید یا اینکه با او تماس نگیرید و قطع کنید.
7- خشونت ممنوع
من حتی در اشاره کردن به این موضوع تردید دارم؛ زیرا به شدت این عمل، رفتاری زننده است. اینکه وقتی دلتان شکسته است، احساس خشم شما و اینکه بخواهید به اصطلاح، به کسی بپرسید، غیرطبیعی نیست؛ اما نباید این کار را بکنید؛ چرا که خشونت هم خطرناک است و هم غیرقانونی. اگر حالتان خیلی خراب است، یک نامه زهرآلود بنویسید اما آن را نفرستید. اصلا یک نقاشی بکشید و یا خشمتان را در دفتر خاطرات روزانه تان خالی کنید؛ اما خودتان را از شریک سابقتان و از هرگونه سلاح، چماق، نیزه، قرص، دارو و… دور نگه دارید.
خشونت هیچ فایده ای برای قلب شکسته تان ندارد و تنها بدبختیتان را بیشتر کرده و درد و رنجتان را طولانی تر می کند. اگر احساس می کنید نمی توانید در برابر وسوسه آسیب زدن به خودتان یا دیگری مقاومت کنید، نزد درمانگر بروید.
8- التماس نکنید
اگر قرار بود طرف مقابلتان برگردد، از اول نمی رفت؛ البته اگر آقا هستید، قضیه کمی متفاوت است؛ می توانید یکی دو بار از او خواهش کنید که برگردد؛ زیرا در بسیاری از مواقع، رفتن و قهر کردن، سیاست خانم ها برای مطرح کردن یک درخواست جدی است؛ اما اگر مشاهده کردید که اینطور نیست، بهتر است به اصطلاح، دور این رابطه را خط بکشید و بدانید که التماس کردن بی فایده است. این کار مثل این می ماند که از او بخواهید بیشتر از این قلبتان را خرد و خاکشیر کند. یادتان باشد زندگی بدون او هم می تواند جریان داشته باشد؛ فقط باید کمی صبر کنید تا ببینید.
(image)

بعد از جدایی با نامزد سابقتان دوست نمانید

9- نامزدی مجدد بلافاصله پس از اتمام رابطه، ممنوع
یکی از رایج ترین و البته خطرناک ترین اشتباهات افراد بعد از شکست در یک رابطه همین است. وقتی از کسی جدا می شویم، خلا وحشتناکی زندگیمان را فرا می گیرد و به همین دلیل معمولا به سمت رابطه جدیدی متمایل می شویم و اگر از نفر قبل کینه داشته باشیم، این بهترین راه برای ضربه زدن به اوست؛ اما مطمئنا هیچ کس این را نمی خواهد؛ زیرا قبل از فرد مقابل، خود فرد است که از یک رابطه نسنجیده آسیب جدی می بیند.
از این گذشته، فرد پس از پایان تلخ یک رابطه به زمان نیاز دارد تا با خود خلوت کند و با انجام مراحل سوگواری، به طور کامل از این زخم رها شود. همچنین گذشت زمان، برای کنار رفتن احساسات سطحی و بررسی رابطه قبلی با درایت و درس گرفتن از این تجربه برایش لازم است تا بتواند از اشتباهات و شکست های آینده جلوگیری کند.
10- بدگویی ممنوع
بهترین کاری که می توانید انجام دهید، حفظ شان و شخصیت خودتان است؛ سعی کنید سرافراز از این قضیه بگذرید. زمانی می رسد که دیگر صحبت کردن درباره این شکست موردی ندارد. درست است که تجربه ای سخت بود اما هر چه بیشتر بر روی دل شکستگیتان تمرکز کنید، بیشتر احساس ناامیدی و بیچارگی کرده و با این کار، خودتان را به عنوان یک آدم بیچاره به دیگران معرفی می کنید. اگر احساس می کنید به شما بسیار ظلم شده است، نزد مشاور بروید و دلتان را خالی کنید؛ اما این کار را برای هر کسی انجام ندهید.

چگونه با جدایی و پایان یک رابطه روبه رو شویم ؟

نوشته اولین بار در پدیدار شد.

با پایان یک رابطه و جدایی عشق چگونه برخورد کنیم؟